Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-06@14:15:57 GMT

محاکمه پیرترین قاتل ایران به صورت درازکش در دادگاه

تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۷۰۲۶

محاکمه پیرترین قاتل ایران به صورت درازکش در دادگاه

به گزارش «تابناک» به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال ۱۴۰۰به دنبال کشته شدن زنی ۷۵ ساله به نام رباب در در خانه‌اش در پرند رباط کریم آغاز شد. وقتی مأموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و ماهیتابه‌ای خونین کنار وی افتاده بود. شواهد نشان می‌داد پیرزن با ضربه‌های ماهیتابه و چاقو از پای درآمده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده‌ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می‌زنم یا با آنها تلفنی صحبت می‌کنم. امروز هرچه تماس گرفتم کسی تلفنم را جواب نداد، نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم. وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را نمی‌دهد. اما او گفت مادرت خسته بوده و به خواب رفته است. من که از لحن صحبت پدرم به او مشکوک شده بودم وارد آشپزخانه شدم و ناباورانه جسد مادرم را دیدم که غرق خون روی زمین افتاده بود. نبض او را گرفتم و متوجه شدم جان سپرده است. 

وی ادامه داد: من که شوکه شده بودم سراغ پدرم رفتم و از او سؤال پرسیدم. اما او مدعی شد وقتی از خانه بیرون رفته بود چنین بلایی سر مادرم آمده است. من که به ماجرا مشکوک شده بودم به سرعت با پلیس تماس گرفتم.

به دنبال اظهارات پسر جوان، مأموران پدر ۸۵ ساله وی را بازداشت کردند اما وی مدعی شد از نحوه قتل همسرش اطلاعی ندارد.

اعتراف به جنایت خانوادگی

متهم گفت: من و رباب ۶۰ سال پیش با هم ازدواج کردیم با اینکه من خیلی به او محبت می‌کردم اما او هیچ محبتی به من نمی‌کرد و همیشه به من بی‌توجهی می‌کرد. بود و نبودم برایش مهم نبود و همه توجه‌اش به پسرمان بود.

وی ادامه داد: من به بیماری‌های زیادی مبتلا شدم و بارها حالم بد شده ولی او مرا با حال بد رها می‌کرد و به خانه پسرمان می‌رفت. اوبه تازگی همه اموالمان را به نام پسرمان کرده بود و من بیشتر احساس پوچی می‌کردم تا اینکه آخرین بار در آشپزخانه باهم بحث کردیم. من از او خواستم تا اخلاقش را عوض کند اما او به من بی‌اعتنایی کرد و دعوا میان ما بالا گرفت.

متهم اظهار کرد: من که عصبانی شده بودم از کوره در رفتم و با ماهیتابه به سرش زدم. او به من حمله کرد و من چاقوی آشپزخانه را به سمتش گرفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به خودم آمدم که او روی زمین افتاده بود. من که ترسیده بودم لباس‌های خونی خودم را در کیسه زباله گذاشتم و بیرون بردم. همان موقع پسرمان به خانه آمد و متوجه موضوع شد و به پلیس خبر داد.

نخستین سرنخ

مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته ساختمان پرداختند. در بررسی‌ها مشخص شد در زمان وقوع جنایت، رباب و همسرش در خانه تنها بوده‌اند و ساعتی بعد محمود با در دست داشتن کیسه‌ای مشکی از خانه خارج شده است.

با به دست آمدن این سرنخ، مأموران زباله‌های نزدیک ساختمان را بررسی کردند و کیسه‌ای را که این پیرمرد به سطل زباله انداخته بود پیدا کردند که در آن چند لباس خونی وجود داشت. با افشای راز جنایت خانوادگی محمود تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش اعتراف کرد.

در دادگاه

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا از خود دفاع کند. در ابتدای جلسه فرزندان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص پدرشان نیستند. اما پسرکوچک قربانی قصاص خواست.

وی درحالی‌که اشک می‌ریخت در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من اولین نفری بودم که وارد خانه شدم و بالای سر جسد مادرم رسیدم. من هر روز به آنجا می‌رفتم و به پدر و مادرم سر می‌زدم. هنوز خاطره آن روز از ذهنم پاک نشده و من نمی‌توانم از خون مادرم گذشت کنم. به همین خاطر برای پدرم قصاص می‌خواهم.

سپس متهم سالخورده که در حمام زندان زمین خورده و مهره کمرش شکسته و با آمبولانس از زندان به دادگاه منتقل شده بود به سختی از جا برخاست تا در جایگاه ویژه بایستد. اما چون پیرمرد توان حرکت نداشت به کمک مأموران بدرقه روی صندلی‌های دادگاه دراز کشید تا از خود دفاع کند.

وی که به سختی صحبت می‌کرد گفت: مدتی قبل در حمام زندان زمین خورده‌ام و مهره کمرم شکسته و وضعیت خوبی ندارم. من روزهای سختی را در زندان می‌گذرانم و امروز هم با آمبولانس به دادگاه منتقل شدم. من اتهام قتل را قبول ندارم و بی‌گناه هستم.

وی ادامه داد: بیمار بودم و در بستر بیماری خوابیده بودم. ساعت ۴ صبح بود که با سیلی‌ای که به صورتم خورد از خواب بیدار شدم. من همسرم را دیدم که بالای سرم ایستاده بود. او با عصا ضربه‌ای به سینه‌ام زد که عصا شکست. حتی وقتی مأموران پلیس به خانه‌ام آمدند عصای شکسته را صورتجلسه کردند. همسرم چاقو در دست داشت و می‌خواست مرا بکشد به همین خاطر او را هل دادم. من چاقویی در دست نداشتم و نمی‌دانم همسرم چطور کشته شد. ممکن است در حین درگیری چاقویی که در دستان همسرم بوده با او برخورد کرده و موجب مرگش شده باشد.  

متهم ادامه داد: من به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستم و در آن لحظه چشمانم جایی را نمی‌دید. اصلاً متوجه نشدم چاقو چطور با همسرم برخورد کرد. من قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم اما حالا می‌گویم ضربه‌ای به همسرم نزدم.  

پیرمرد گفت: من و همسرم سال‌ها مدام با هم درگیر بودیم و علت درگیری ما همین پسری است که حالا برای من قصاص خواسته است. من ۲ مغازه و یک خانه به او دادم اما او اجاره آنها را به من نمی‌داد. حتی خانه برادرش را هم از او گرفته بود. من بارها در این باره با او صحبت کردم اما گوشش بدهکار نبود. همسرم با او همدست شده بود تا همه ثروتم را بالا بکشند. من سر همین موضوع مدام با همسرم درگیری داشتم.

سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت: بررسی پرونده نشان می‌دهد قربانی از همسرش قوی هیکل‌تر بوده. متهم سال‌ها پیش سکته کرده و قادر به حرکت نبوده و طبق گفته فرزندانش حتی برای حمام کردن نیز نیاز به کمک داشته است. با توجه به شرایط متهم به نظر می‌رسد وی قدرت قتل همسرش را نداشته و در کشمکش با همسرش چاقو ناخواسته با او برخورد کرده است. موکلم از خودش دفاع کرده و عصای شکسته در صحنه جنایت نیز صورتجلسه پلیس شده است که تأیید کننده ادعای متهم است.

وی ادامه داد: موکلم هنگامی که بازداشت شد صورتش زخمی و متورم بوده و این نشان می‌دهد همسرش هنگامی که او در خواب بوده به او حمله کرده و او را کتک زده است. به نظر می‌رسد موکلم در دفاع از خودش دست به قتل زده و قتل عمدی نبوده است. از این رو تقاضای برائت وی از اتهام قتل عمدی را دارم.

با پایان دفاعیات این وکیل قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: انتخابات ترکیه 2023 علی اکبر احمدیان برنامه هفتم توسعه دهه کرامت فتح خرمشهر پیرمرد قتل قتل همسر دادگاه انتخابات ترکیه 2023 علی اکبر احمدیان برنامه هفتم توسعه دهه کرامت فتح خرمشهر شده بودم اما او

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۷۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...

همشهری آنلاین؛ حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، مردی معتاد بود که اردیبهشت سال۱۴۰۱ دست به جنایت زده بود. وی با ادعای اینکه پسرعمویش با سحر و جادو زندگیش را نابود کرده، نقشه قتل او و اعضای خانواده‌اش را کشید. او گرچه توانست پسرعمویش را به قتل برساند اما دختر و همسر مقتول با زیرکی از خانه گریختند و باعث دستگیری قاتل شدند.

ماجرا از این قرار بود که روز حادثه زنی با پلیس تماس گرفت و گفت پسرعموی همسرش وارد خانه شان شده و جان همسرش را گرفته است. وی گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه ما شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش چاقویی بیرون کشید و بی‌محابا چند ضربه به شوهرم زد.

وی ادامه داد: او سپس قصد داشت به من و دخترم حمله کرد که ما وحشتزده فرار کردیم و از خانه خارج شدیم و در را به روی قاتل قفل کردیم. بعد با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستیم تا اینکه یکی از آنها با پلیس تماس گرفت و کمی بعد نیز قاتل دستگیر شد.

متهم به قتل در بازجویی ها ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: پسرعمویم زندگیم را به تباهی کشانده بود.

ده سالی می شد که مرا سحر و جادو کرده بود و من تصمیم گرفتم با کشتن او و خانواده اش این جادو و طلسم ۱۰ ساله را باطل کنم اما فقط موفق شدم پسرعمویم را بکشم، همسر و دخترش از دستم قسر رفتن. وی ادامه داد: ده سال قبل در اطراف خانه ام یک نوشته عجیب پیدا کردم. نوشته را از داخل جوی آب پیدا کردم و به سراغ یک آینه بین در شهرستان دیگری رفتم. او برگه را دید گفت پسرعمویت تو را جادو و طلسم کرده است. از همان زمان زندگی من تحت تاثیر جادوی او قرار گرفته و دست به هرکاری می زد با شکست مواجه می شدم.

این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص وی آغاز شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته به ایستگاه پایانی زندگیش رسید و به دار مجازات آویخته شد.

درگیری مرگبار در پارک

دومین قاتلی که نتوانست طلوع خورشید روز چهارشنبه را ببیند، فردی بود که پنجم شهریور سال ۹۵ به خطر چشم تو چشم شدن و شکستن قلیان مرتکب قتل شده بود.

کارآگاهان در تحقیقات میدانی ‌اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از قتل، با جوانی به نام سعید درگیری داشته که پس از پایان دعوای اول، دایی سعید برای حمایت ‌از خواهرزاده اش وارد دعوا شده است. آنطور که مشخص بود او در هواخواهی از خواهرزاده اش دست به جنایت زده و فراری ‌شده بود. شاهدان می گفتند شب حادثه سعید (خواهرزاده متهم) در پارکی در جنوب پایتخت به همراه دوستانش مشغول کشیدن قلیان ‌بود که درآنجا به دلیل شکستن شیشه قلیان و چشم تو چشم شدن با مقتول درگیر شد. در چنین شرایطی ماموران راهی محل زندگی ‌او شدند اما متهم به قتل فراری شده بود. ماموران با دستور قاضی پدر وبرادر متهم اصلی پرونده را به اتهام تلاش در فراری دادن قاتل ‌دستگیر کردند. همین کافی بود تا ماموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی مخفیگاه وی را درگاراژی متروکه در جنوب تهران ‌شناسایی و ۱۱ مهرماه سال ۹۵ دستگیرش کردند.

فرصت زندگی

سومین قاتلی که سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت، دهم مهر ماه سال ۹۹ مرتکب جنایت شده بود. وی اگرچه مانند دو قاتل دیگر پای چوبه دار رفت اما با گریه و التماس از اولیای دم خواست تا به او مهلت زندگی بدهند. التماس های او نتیجه داد و در واپسین لحظات، اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. اختلاف قاتل و مقتول بر سر معامله موتور بود.

وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی از آنها و زخمی شدن دیگری ختم شد.

متهم به قتل پس از بهبودی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم که یکی از دوستانم مقتول را به من معرفی کرد. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم و من مبلغ ۲۷ هزارتومان به عنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه بود که فروشنده موتور به خانه ام آمد. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانه ام بزند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم.

متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر این حکم زدند اما توانست از مجازات مرگ فرار کند و از اولیای دم مهلت یک ماهه بگیرد.

کد خبر 849443 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت زندان اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • قاتل ۱۰۰ هزار دلاری دستگیر شد
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش | حمله قاتل با اسید به پلیس
  • پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند
  • پیرترین معلم ایران یک قرن و ۷ سال عمر کرد | از ریاست آموزش و پرورش تا تالیف دو کتاب چاپ نشده
  • شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس ۱۱۲ ساله (+عکس)
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم